کدام دغدغه ها سد راه ساخت آثار هنری خلاق هستند

تهران- ایرناپلاس- رونق اقتصادی و اشتغالزایی در حوزه فرهنگ و هنر به عنوان یکی از مباحث مطرح شده و مورد بحث مسئولان و مدیران در سال‌های اخیر بوده است. موضوعی که سرپرست معاونت‌ هنری وزارت فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی نیز بر آن تاکید کرده و معتقد است اهمیت آرامش هنرمند در پیدایش و خلق ظرافت‌های هنری تاثیر زیادی دارد.


چندی پیش محمود شالویی با حمایت از جشنواره موسیقی جوان و ویژگی‌های این رویداد، درباره اشتغال‌زایی برای هنرمندان گفت: «هنر و هنرمند در قالب‌های محدودکننده اداری قرار نمی‌گیرند. هنرمند باید فرصت، زمان و آرامش برای پیدایش و خلق ظرافت‌های هنری خود داشته باشد.»


سرپرست معاونت هنری وزارت ارشاد درباره معیشت هنرمندان و نقش آن در زندگی این قشر افزود: «شکی نیست که باید برای موضوع معیشت و تامین هزینه‌های هنرمند فکر اساسی شود. به‌هرحال، ما هیچ‌وقت دنبال این نیستیم که یک هنرمند جذب کارهای اداری شود، بلکه باید کاری کرد تا زمینه‌ای فراهم شود که هنرمند بتواند از طریق هنرش، مسائل معیشتی‌ خود را تامین کند. بخشی از این مساله به رونق اقتصاد هنر برمی‌گردد. یعنی هنر در عین این‌که واجد ارزش‌های متعالی است، در موضوع تامین هزینه‌های مادی و اداره‌کننده هزینه زندگی هم بتواند نقش مکفی داشته باشد.»


اما اهمیت این مساله در در همان ابتدا و با روی کار آمدن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم مورد توجه قرار گرفت. محمدمهدی اسماعیلی در اول مهرماه امسال درباره اقتصاد فرهنگ گفت: «در بحث‌های اقتصاد فرهنگ، نظرات‌ خوبی مطرح شده و یکی از اولویت‌های اصلی ما هم کار در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر است، در اصل وظیفه ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقویت اقتصاد هنر است».


وی خاطرنشان کرد: «ما در هنر و اقتصاد هنر ظرفیت‌های بسیار زیادی داریم؛ همانگونه که می‌دانید ما از کشورهای مطرح و صاحب جایگاه بالا در تولید آثار هنری هستیم و از این رو در بخش اقتصاد هنر نیز باید به این رتبه برسیم؛ تلاش ما این است که بازارهای بین‌المللی را به دست آوریم.»


در همین زمینه با پیروز ارجمند آهنگساز، کارشناس و پژوهشگر موسیقی و کوروش سلیمانی بازیگر و کارگردان تئاتر گفت‌وگو کردیم و از راهکارها و بسترهای مناسب برای خلق ظرافت‌های هنری هنرمندان و تاثیر معیشت و اشتغال‌زایی آنها بر این موضوع پرسیدیم.  


عواملی که در توسعه خلاقیت هنری بازدارنده‌اند
ارجمند درباره راهکارها و بسترهای مناسب و مورد نیازِ خلق و پیدایش ظرافت‌های هنری هنرمندان، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: استعدادیابی یا مراحل خلق یک اثر هنری از چند عامل پیروی می‌کند. یکی از آنها شرایط فردی و شخصی هنرمند است؛ بخش دیگر، به شرایط اجتماعی بستگی دارد؛ عامل بعدی، به حمایت‌ دولت‌ و حاکمیت‌ از هنرمندان مربوط است.
برای نمونه در طول تاریخ و در قرن ۱۸میلادی در اروپا منشاء تحول موسیقی به خانواده‌های اشراف برمی‌گردد که از موسیقی حمایت می‌کردند و دولت‌ها هم زیرساخت‌ها را آماده می‌ساختند. در واقع تحولات موسیقی، زیرساخت‌ها و خلق آثار در هنرمندان به خانواده اشراف بازمی‌گشت. بعدها نهادها و انجمن‌هایی در اروپا شکل گرفت و از موسیقی حمایت کردند. در قرن بیستم نهادهای صنعتی به کمک خلق آثار هنری آمدند و به نوعی حمایت‌های مادی و معنوی کردند.


وی در ادامه افزود: اما یک بخش از کار هنرمند از شرایط اجتماعی‌اش تبعیت می‌کند. تغییرات، تحولات، بحران‌های اجتماعی حتی گاهی اوقات روند توسعه یا رکود جامعه، هنرمندان را به سمت خلق آثار هنری سوق داده است. برای نمونه آثار بسیاری در انقلاب فرانسه در زمینه موسیقی، مجسمه‌سازی، نقاشی و … خلق شد. در کشور هم از زمان انقلاب تا بعد از آن یک دوره خلق آثار مرتبط با حوزه انقلاب را داشتیم. بنابراین می‌توان شرایط اجتماعی را علت‌های خلق این آثار دانست. نکته سوم به شخص هنرمند برمی‌گردد که اصولا در بستر چه شرایطی به خلق هنر دست می‌زند و تا چه اندازه انگیزه و شرایط کافی برای خلق دارد.


این آهنگساز درباره نقش معیشت و اشتغالزایی در پیدایش خلاقیت هنرمندان بیان کرد: یکی از عوامل بازدارنده در توسعه خلاقیت هنری، شرایط اقتصادی نامناسب هنرمند است. هنرمندانی که معمولا در شرایط اقتصادی بدی به سر می‌برند، خیلی به خلق اثر نمی‌اندیشند. چون کارهای سفارشی بسیاری انجام می‌دهند. به همین دلیل بسیاری از آنها تغییر شغل یا حرفه می‌دهند. در همین چند سال اخیر بیش از ۵۰ درصد هنرمندان موسیقی کشور تغییر شغل دادند؛ بنابراین نیمی از خلق آثار هنری دور شده‌ایم. در تئاتر و سینما این بیشتر است. شرایط اقتصادی نامناسبی که دولت‌ها در عرصه حمایت از فرهنگ و هنر دارند و بی‌انگیزگی هنرمندان، یک دوره رکود در تولیدات آثار هنری در کشور به وجود آورده که در حال حاضر شاهد آن هستیم.


به گفته ارجمند، از زمانی که هنرمند یک ایده هنری را در ذهنش پرورش می‌دهد، یعنی از مرحله ذهن‌گرایی تا زمانی که به اجرا و عرضه عمومی می‌رسد، تاثیر متفاوتی را در هنرمند می‌بینید. برای نمونه، تصور کنید یک موسیقیدان می‌خواهد اثری را خلق کند. ایده اولیه آن در ذهنش متبادر می‌شود اما برای اینکه آن را اجرایی کند، به یک سرمایه مادی نیاز دارد. یعنی اگر هنرمندی اثری را برای ارکستر سمفونیک بنویسد و شرایط مالی اجرایی شدن این اثر را نداشته باشد، آن اثر اجرا نمی‌شود و در واقع عقیم می‌ماند. به همین دلیل من هنرمند به سراغ نوشتن اثری برای ارکستر سمفونیک نمی‌روم.

تغییر حرفه هنرمندان از حرفه اصلی به مشاغل دیگر، به دلیل شرایط اقتصادی بسیار اتفاق می‌افتد. بسیاری از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران، راننده تاکسی شدند و با وجود ده‌ها هزار ساعت نوازندگی  و تحمل مشقت‌های بسیار، از نیروی تخصصی آنها استفاده نشد و به سمت دیگر رفتند.هنر هیچگاه اولویت نخست دولت‌ها نبوده است
وی با اعلام اینکه «بحث عینی‌گرایی و شرایط اقتصادی در اجرای آثار ذهنی هنرمند تاثیر دارد.» درباره شرایط اقتصادی هنرمندان گفت: تغییر حرفه هنرمندان از حرفه اصلی به مشاغل دیگر، به دلیل شرایط اقتصادی بسیار اتفاق می‌افتد. بسیاری از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران، راننده تاکسی شدند و با وجود ده‌ها هزار ساعت نوازندگی  و تحمل مشقت‌های بسیار، از نیروی تخصصی آنها استفاده نشد و به سمت دیگر رفتند. این اتفاقات هم به بحث اقتصادی، نداشتن امنیت شغلی و سیاست دولت‌ها برمی‌گردد.


وی تاکید کرد: زیرساخت‌ها و شرایط را باید دولت مهیا کند تا هنرمندان مشکل معیشتی نداشته باشند. باید بحث مسکن آنها حل شود. برخلاف نظر بسیاری که می‌گویند هنرمند باید در فقر باشد تا بتواند خلق اثر هنری کند، آن را قبول ندارم. معتقدم هنرمند در خلق اثر به یک امنیت اقتصادی نیاز دارد. هزینه این زیرساخت‌ها برای دولت‌ها بسیار ناچیز و کم‌هزینه است. ضمن اینکه دولت‌ها هم بهره‌های اقتصادی خود را از آنها خواهند برد.
متاسفانه بعد از انقلاب نتوانستیم سالن استانداردی در حد تالار وحدت بسازیم. چون زیرساخت‌ها را آماده نکردیم. برای نمونه عدم پرداخت مالیات به ازای خرید آثار هنری جزء مواردی است که مراحل قانونی دارد اما دولت برای اجرایی کردن آن تلاشی انجام نداده‌ یا خرید آثار هنری توسط بنگاه‌های اقتصادی در جهت حمایت از هنر.


وی خاطرنشان کرد: متاسفانه وقتی از هنر، صنایع‌دستی و … صحبت می‌شود، بودجه صفر می‌شود و اصولا دغدغه‌ای برای رفع این موضوع وجود ندارد. در واقع هنر هیچگاه از اولویت‌های نخست دولت‌ها در کشور نبوده و همیشه در مرحله آخر قرار گرفته است.


از ظرفیت‌های موجود استفاده نمی‌شود
این پژوهشگر با ارائه چند پیشنهاد برای توسعه معیشت هنرمندان و اشتغالزایی آنها گفت: به عنوان شخصی که در عرصه اقتصاد فرهنگ فعالیت کرده‌ام و مشاور اتاق بازرگانی در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر هستم، می‌گویم که مدل‌هایی در دنیا در این زمینه وجود دارد و نیازی نیست چرخ را از ابتدا بسازیم. اما چرا کشورهای کره‌جنوبی، ترکیه، مالزی و … که به ما نزدیک هستند هنرمندانشان مشکل معیشتی به این شکل ندارند.

ارجمند ادامه داد: بسیار واضح است که دولت‌ها باید زیرساخت‌ها را مشخص کنند. برای نمونه، کانون پرورش فکری کودکان یک نهاد بسیار بزرگی است که می‌تواند نهادی پویا در عرصه تولید آثار هنری باشد. اما با همه زیرساخت‌ها، سالن‌ها، کتابخانه‌ها و اماکن وسیعی که در روستاها و شهرهای کوچک دارد، در مجموع کمتر از ۱۰ درصد از ظرفیت آنها استفاده می‌کنیم.


وی افزود: در کشوری زندگی می‌کنیم که گردشگری رونق دارد اما تا چه اندازه گردشگری هنری و رویدادهای فرهنگی را توانسته‌ایم گسترش دهیم؟ باید از همین ظرفیت‌های موجود برای رویدادهایی مانند جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر، جشنواره موسیقی نواحی، جشنواره‌های تجسمی و … که ارزش اقتصادی دارند و ثروت ایجاد می‌کنند، استفاده کنیم. نه اینکه آنها را  به ویترینی برای معرفی خدمات مدیران تبدیل کنیم بلکه باید از رویدادها برای معرفی هنر هنرمندان بهره ببریم.


وی با یادآوری ظرفیت‌های موجود هنرمندان کشور بیان کرد: استفاده از ظرفیت‌های موجود می‌تواند مشکلات بسیاری را حل کند. برای نمونه صادرات ژاپن از انیمیشن، سالانه بالغ بر ۱۲۰ میلیون دلار است در حالی که چنین سوژه‌هایی در کشور ما وجود دارد و صنعت انیمیشنمان کمتر از ژاپن نیست. متاسفانه در کشور ما درآمد شرکت‌های موجود انیمیشن‌سازی از تولید است؛ یعنی دولت سفارش می‌دهد، این افراد کار می‌کنند و روزگارشان می‌چرخد. به همین دلیل خود شرکت‌ها به فکر فروش انیمیشن‌ها و صادرات آنها نیستند در واقع صادرات کالای هنری و توسعه هم رخ نمی‌دهد. بخشی از درآمد هنرمندان از صادرات کالای هنری است.


به گفته این پژوهشگر هنری، اگر دولت همین مورد، انیمیشن را مانند کره‌جنوبی و ژاپن، به یک صنعت تبدیل کند و زیرساخت‌ها را در بخش تولید محتوا و معرفی و بازاریابی خارجی آماده کند؛ ممکن است انیمیشن ما ده‌ها برابر نفت درآمدزایی کنند. در موسیقی نیز همینگونه است. اینها مواردی هستند که در دنیا ثابت شده؛ مشاوران دولت در بخش‌های مختلف فرهنگی‌_هنری، قوی و دنیادیده‌ای نیستند و ارتباطشان با جهان کم است. مدیران باید تغیر کنند؛ متخصص شوند و اقتصاد فرهنگ را بشناسند. مدیری که اقتصاد فرهنگ و هنر را نشناسد نمی‌تواند در فرهنگ تحولی ایجاد کند.


بسترهای مورد نیاز برای خلاقیت هنرمند
کوروش سلیمانی نیز درباره بسترهای مورد نیاز خلق ظرافت‌های هنری هنرمندان به خبرنگار ایرناپلاس گفت: هنرمند برای خلق و تولید اثر به یک بستری نیاز دارد. اگر به یک باغ نگاه کنید و آن باغ را ذهن خلاق هنرمند در نظر بگیرید، برای اینکه بهترین نتیجه را بدهد، نمی‌توان رهایش کرد؛ بلکه به توجه، صرف انرژی، هزینه و وقت نیاز دارد. یک هنرمند باید برخی از کارها را خودش انجام دهد؛ مانند تقویت توانایی و دانش، تجربه و همچنین تمرین و تلاش در هر زمینه‌ای از آن هنر. اما این ویژگی برای تولید و خلق یک اثر، بخشی از ماجراست.


وی درباره نقش معیشت و درآمدزایی در پیدایش خلاقیت هنرمندان افزود: آرامش خیال هنرمند بخش دیگری از پیدایش خلاقیت است. در واقع هنرمند باید آرامش خیال داشته باشد. به عبارت دیگر ذهنش بر هنر متمرکز باشد. اگر تمرکز نداشته باشد، اتفاق خوبی نمی‌افتد. یکی از مسائلی که می‌تواند تمرکز را تقویت کند این است که هنرمند به لحاظ معیشتی در امنیت باشد. در غیر این صورت، هنر را کنار می‌گذارد یا اگر هم در وادی هنر بماند کارهایی را باید انجام دهد که از هنر و خلاقیت، خالی و از کاسب‌کاری پُر است که به تدریج باعث نابودی هنر و هنرمند می‌شود.


فقدان رفاه نسبی برای هنرمندان
این بازیگر درباره به‌کارگیری راهکارهایی که به بهتر شدن اوضاع اشتغالزایی و معیشت هنرمندان می‌انجامد، افزود: در این قضیه دو نگاه «کوتاه‌مدت و اورژانسی‌» و «بلندمدت» وجود دارد. واقعیت اینکه بسیاری از ما هنرمندان که در این عرصه فعالیم، می‌دانیم که از طریق هنر، معیشت تامین نمی‌شود. بازیگران این موضوع را می‌دانند. البته گاهی، بازیگرِ تصویری، شرایط بهتری دارد اما متاسفانه در این فعالیت‌ها استمرار وجود ندارد. هنرهای دیگر هم کم و بیش به همین شکل‌اند. یعنی شاید درصد معدودی از هنرمندان باشند که از طریق هنر در رفاه نسبی به سر می‌برند. بیشتر هنرمندان فاقد این رفاه نسبی هستند.


به گفته او، حمایت‌هایی در کوتاه‌مدت وجود دارد که گاهی برای بسیاری گره‌گشاست اما آن چیزی که می‌تواند در درازمدت کمک کند ایجاد بستر و شرایط بهتر فعالیت هنرمندان است. یعنی امکان کاشت برایشان فراهم و موانع کم شود و هنر با کیفیت، اصیل و پرداخت شده، ارزش بهتری پیدا کند.

متاسفانه در همه هنرها شاهد حضور سرمایه و اهمیت یافتن آن هستیم. برای نمونه، کافی است شخصی بدون هیچ توانایی و سوادی، پولی را به یک تماشاخانه بدهد و به راحتی اثرش را به صحنه ‌ببرد. در حالی که پیش از این، اینگونه نبود. این مساله به شدت به هنر لطمه وارد می‌کند.سلیمانی افزود: متاسفانه در همه هنرها شاهد حضور سرمایه و اهمیت یافتن آن هستیم. برای نمونه، کافی است شخصی بدون هیچ توانایی و سوادی، پولی را به یک تماشاخانه بدهد و به راحتی اثرش را به صحنه ‌ببرد. در حالی که پیش از این، اینگونه نبود. این مساله به شدت به هنر لطمه وارد می‌کند. در چنین شرایطی نمی‌توان به تماشاخانه‌دارها خرده گرفت.


وی خاطرنشان کرد: باید سازوکاری وجود داشته باشد که همه ابعاد را تعریف کند؛ یعنی به هر شکلی از آن تماشاخانه‌ها حمایت شود که به هر کسی اجازه کار ندهند. شرایط نادرستی در زمینه بازیگری تئاتر در حال شکل‌گیری است. مانند آموزش بازیگری در چند جلسه و قول دادن به هنرجویان برای رفتن به روی صحنه. چنین اتفاقاتی تئاتر ما را تخریب می‌کند و به تدریج از شکل می‌اندازد. در هنرهای دیگر هم چنین اتفاقاتی می‌افتد. به نظر من باید در هر زمینه‌ای، از هنرِ اصیل و با کیفیت حمایت‌های جدی شود که البته این قضیه به تدریج رخ خواهد داد اما حداقل می‌شود امیدوار بود که در ذهنمان فضای روشن‌تری ایجاد شود.


مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید